نخستین بار بود که پس از نیم قرن آنقدر نزدیک ، رو به روی هم نشسته بودند و در آرامش و فرصت بکدیگر را آن طور که بود می دیدند.
دو آدم سالخورده که مرگ به کمینشان نشسته و هیچ نقطه مشترکی با هم ندارند مگر گذشته ای ناپایدار و کوتاه که دیگر به خودشان تعلق نداشت بلکه مال دو جوانِ گمشده در گذر زمان بود که می توانستند جای نوه هایشان باشند .